Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

علی ثاقبی در خصوص طلاق خوب اظهار کرد: طلاق از منظری که من تعریف می‌کنم این است که ابتدا رابطه‌ عمیقی بین زوجی شکل بگیرد، با هم زندگی مشترکی تشکیل دهند و سپس زمانی به نقطه‌ای برسند که تصمیم به جدایی بگیرند. معمولا زوج باید حداقل یکی، دو سال با هم بوده باشند تا به این عمق رسیده باشند. ممکن است زوجی بعد از یک ماه تصمیم به جدایی بگیرند که از نظر شرعی و قانونی طلاق محسوب می‌شود و درست است که این جدایی هم تبعاتی دارد اما وقتی پیوند عمیقی شکل نگرفته باشد، به این مفهومی که در مورد آن صحبت می‎‌کنیم مرتبط نخواهد بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: مفهوم طلاق در جامعه قبل از مدرن، جامعه کشاورزی و جامعه قبل از عصر صنعتی به گونه‌ای دیگر بوده؛ زیرا کارکرد ازدواج تفاوت داشته اما در فضای مدرن که افراد از ساختار قبیله‌ای جدا می‌شوند، ازدواج و طلاق مفهوم دیگری پیدا می‌کند. زمانی طلاق غیر قابل تصور و فاجعه بود و غیر معمول و غیر معقول تلقی می‌شد که این مربوط به اقتضائات ساختار جامعه در آن دوره بوده اما در فضای امروز که دو نفر می‌خواهند خوب زندگی کنند، هر زمان به این نتیجه برسند که نمی‌توانند به هیچ صورتی با هم به خوبی زندگی کنند و راهی برای اصلاح آن هم وجود نداشته باشد، به گزینه جدایی فکر می‌کنند.

این روانپزشک با بیان اینکه در اینجا این موضوع مطرح نیست که طلاق خوب است یا بد، عنوان کرد: موضوع این است که وقتی زوجی به این تصمیم رسیدند که ادامه این زندگی را نمی‌خواهند و قصد دارند جدا شوند، این جدایی چگونه اتفاق بیفتد که عوارض آن برای دو طرف کمتر باشد و بهتر بتوانند زندگی خود را ادامه دهند؟

دکتر ثاقبی ادامه داد: عده‌ای از این طرف بام افتادند که طلاق را فاجعه‌انگاری می‌کنند و عده‌ای دیگر نیز چه بسا در واکنش به آن، از آن طرف بام افتادند که جشن طلاق می‌گیرند، انگار اتفاق ناراحت‌کننده‌ای رخ نداده است. در واقع گاهی در انگار جامعه و محیط هیچ حقی به فردی که تصمیم به جدایی گرفته نمی‌دهد که هیجان ناخوشایندی تجربه کند، احساسات و هیجانات وی را سرکوب می‌کند و هیجانات ناخوشایند فرد را به رسمیت نمی‌شناسد. هر فردی وارد فرایند طلاق شود به احتمال بسیار زیاد به درجاتی کمتر یا بیشتر هیجاناتی را تجربه خواهد کرد.

دو دشواری بزرگ در طلاق

این روان‌درمانگر تحلیلی با اشاره به اینکه فرایند طلاق دو سختی بزرگ دارد، تصریح کرد: یکی سوگ است. زمانی که فردی از همسر خود جدا می‌شود، همه چیز آن فرد که بد و ناخوشایند نبوده. بنابراین گسسته شدن این رابطه موجب دلتنگی، درد و غصه فرد می‎‌شود، که این جزو طبیعت فرایند جدایی است. دوم فرایند انتقال از زندگی متاهلی به مجردی‌ست که این هم دشوار است. زمانی که دو نفر فرزند دارند مساله بسیار پیچیده‌تر هم می‌شود.

وی بیان کرد: یکی از راه‌هایی که بتوانیم طلاق خوب داشته باشیم این است که باید پیشاپیش بدانیم قرار است با چه هیجاناتی مواجه شویم. فکر نکنیم الان اوضاع سخت است و از زمانی که فرایند طلاق شروع شود، بلافاصله حالمان بهتر می‌شود. حدود یک سال زمان می‌برد تا دوباره حال افراد بهتر شود. در چند ماه ابتدایی به سمت بدتر شدن می‌رود، و سپس در سربالایی قرار می‌گیرند و معمولا بعد از این یک سال حال و روز افراد بهبود می‌یابد.

این روانپزشک گفت: فردی که تحمل ناکامی پایینی دارد در زندگی مشترک نیز با اولین ناکامی می‌گوید ول کن. ممکن است فرهنگ نیز این موضوع را ترویج کرده باشد که اگر این فرد نشد، یکی دیگر. از آن طرف نیز افرادی به ناتوانی آموخته شده رسیدند که می‌گویند فایده‌ای ندارد دست و پا بزنم، زندگی همین است، بهتر نمی‌شود. از هر دو طرف بام افتادن موجب می‌شود فرد در زندگی مشترک بیشتر دچار مشکل شود. تصویرهای ایده‌آل در زندگی مشترک نیز مشکلاتی را ایجاد می‌کند؛ به طور مثال فرد تصور می‌کند که ما در زندگی اصلا با هم دعوا نخواهیم کرد، بنابراین با اولین دعوا دچار مشکل می‌شود.

درصد طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است

ثاقبی با بیان اینکه درصد طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است، عنوان کرد: در مطالعه‌ای بیان شده ۶۰ درصد افراد در ازدواج دوم خود بار دیگر طلاق گرفتند. ۴۰ درصدی که موفق به ادامه زندگی مشترک خود شدند افرادی بودند که بعد از جدایی از رابطه اول رابطه مسالمت‌آمیزی با همسر سابق خود در حین و بعد از جدایی داشتند. از این جهت می‌توان نتیجه گرفت که طلاق خوب حتی می‌تواند به رابطه بعدی فرد در ازدواج بعدی کمک کند.

این روان‌درمانگر تحلیلی خاطرنشان کرد: چه هنگامی که فرد می‌خواهد ازدواج کند و چه جدا شود، هیچ‌گاه نباید دو رابطه را با هم مقایسه کند. باید بررسی کند که زندگی با این فرد بهتر است یا مجرد زندگی کردن. اولین فردی که مجموع شواهد به سود این است که زندگی با او خوب است، دیگر نباید دنبال بهتر از آن بگردد. زمان جدایی نیز اینگونه است. نباید فکر کند که از این فرد جدا می‌شود و با فرد دیگری ارتباط برقرار می‌کند، این مقایسه اشتباهی است.

وی اضافه کرد: زمانی که فرد تصمیم به جدایی گرفت باید مقایسه کند که زندگی با این آدم بهتر است یا مجرد زندگی کردن. اگر مجرد زندگی کردن بهتر است، پس باید جدا شود. اول فرد باید مجرد شود یعنی از نظر روانی از رابطه عبور کند، بعد به ثبات برسد و در نهایت در خصوص فرد دیگری تصمیم بگیرد که باز آیا زندگی کردن با این فرد بهتر است یا مجرد زندگی کردن.

این روانپزشک بیان کرد: یکی از مراحل برای رسیدن به ثبات این است که دو نفر بعد از گذشت مدتی از جدایی دو، سه بار با کمک درمانگر و یا تنها با هم صحبت کرده و به هم کمک کنند. بررسی کنند که چگونه این اتفاق افتاد، چه کاری انجام دادند یا ندادند و چه شد؟ از فردی که مدت‌ها با آن‌ها زندگی کرده کمک بگیرند. اینگونه می‌توانند بفهمند در رابطه بعدی چه کاری باید انجام دهند یا ندهند.

ثاقبی در توصیه‌ای به اطرافیان فردی که جدا شده گفت: به فردی که جدا شده نگویید غصه نخور، ولش کن، لیاقت تو بیشتر از این حرف‌ها بود. بالاخره این فرد زمانی یک بخش مهم از زندگی او بوده، بنابراین بی‌احترامی به آن فرد می‌تواند به نوعی بی‌احترامی به فرد جدا شده باشد. اگر زمانی خود فرد از طرف مقابل بد می‌گوید هم‌دلانه گوش دهید، اما شما حق ندارید توهین کنید.

افراد پس از طلاق نباید تلاش کنند خود را قربانی جلوه دهند

این روان‌درمانگر تحلیلی خطاب به افرادی که جدا شده‌اند، تصریح کرد: برخی افراد از شما پس از جدایی می‌پرسند که چرا جدا شدید؟ اگرچه پرسیدن این سوال غلط است، اما در پاسخ شما تلاش نکنید از خودتان دفاع کنید، خودتان را قربانی جلوه دهید و یا توجیه کنید. این به نفع شما نیست؛ زیرا کم کم خودتان باور می‌کنید که قربانی بوده‌اید و این اصلا خوب نیست.

وی افزود: همان‌طور که اگر پیش ازدواج به فردی جواب منفی دادید به این معنا نیست که آن فرد آدم بدی بوده و صرفا به این معناست که او فرد مناسبی برای ازدواج با شما نیست، در زمان طلاق نیز فردی که از وی جدا می‌شوید لزوما آدم بدی نیست. همین‌طور، تصمیم به جدایی به معنای اشتباه بودن تصمیم گذشته شما در مورد ازدواج با این فرد نیست. زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتید با توجه به بررسی‌هایی که انجام دادید تصمیم درستی بوده، اکنون نیز که قصد جدایی دارید با توجه به شرایط فعلی تصمیم درستی است.

این روانپزشک ادامه داد: گاهی افراد در زندگی می‌مانند؛ زیرا احساس می‌کنند اگر جدا شوند این چند سال عمرشان هدر رفته است. در تردید زندگی کردن زندگی افراد را تلف می‌کند. اگر تصمیم نگیرید، در واقع تصمیم گرفته‌اید که در زندگی خود بمانید. اینگونه نیست که بگویید من بلاتکلیف هستم، بلاتکلیفی در عمل خودش تصمیم به ادامه زندگی تلقی می‌شود. افراد باید مسئولیت تصمیماتی که می‌گیرند و تصمیماتی که نمی‌گیرند، هر دو را به عهده بگیرند.

ثاقبی با بیان اینکه یکی از مهمترین جنبه‌ها در فرایند جدایی زمانی است که زوج بچه دارند، عنوان کرد: گاهی گفته می‌شود این دو نفر به خاطر بچه‌ها با هم ماندند. من مخالف این حرف هستم. بچه‎‌ها می‌توانند یکی از مهمترین دلایل برای ادامه دادن زندگی باشند، به شرط اینکه واقعا به نفع آن‌ها باشد. تعارضات زندگی مشترک می‌تواند بیشتر به بچه آسیب بزند تا طلاق.

در چه صورت پدر و مادر می‌توانند به خاطر بچه‌ها از هم جدا نشوند؟

این روان‌درمانگر تحلیلی اضافه کرد: چه زوج جدا شوند و چه نشوند، در واقع این فضای پرتنش موجود در خانواده است که به بچه آسیب می‌زند، نه خود جدایی. در بسیاری از خانواده‌ها به نفع بچه است که پدر و مادر از هم جدا شوند. اگر پدر و مادر می‌توانند فضایی توام با احترام متقابل، بدون تنش و دعوا، و با حفظ جبهه و رویه مشترک برای بچه‌ها فراهم کنند، در این صورت می‌توانند به خاطر آن‎‌ها با هم بمانند.

وی خاطرنشان کرد: در بسیاری از زمان‌ها افرادی که از هم جدا می‎‌شوند از طرف مقابل آزرده هستند و متاسفانه هنگام جدایی بچه را سپر خود قرار می‎‌دهند. بچه حق دارد هر دو والد خود را دوست داشته و تصویر مثبتی از پدر یا مادر خود داشته باشد. اینکه یکی از والدین والد دیگر را تخریب کرده و به اشکال مختلف برای انتقام از فرد از ابزار بچه استفاده کند، بسیار بد است. اگر نتوانستیم خوب جدا شویم و در مسیر سالم پیش برویم، حداقل حواسمان باشد به سهم خودمان از بچه‌ها مراقبت کنیم و خودمان آسیبی که به آن‌ها وارد می‌شود را صد برابر نکنیم.

منبع: خبرگزاری ایسنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: ازدواج طلاق مجرد زندگی کردن تصمیم به جدایی ازدواج دوم زندگی مشترک طلاق خوب جدا شوند جدا شده بچه ها دو نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۹۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مد جدیدی به نام طالع بینی؛ با متولدین این ماه وارد رابطه نشوید!

این روز‌ها وارد هر پلتفرمی می‌شوید، امکان ندارد با ویدئوها، استوری‌ها و پست‌هایی درباره "ویژگی‌های ماه تولد افراد" مواجه نشوید. در این میان موجی هم در این خصوص راه افتاده که متولدین این ماه‌ها سَمی و به درد نخورند و به درد دوستی و رابطه و ازدواج نمی‌خورند و متولدین این ماه‌ها عالی و مهربان و اصطلاحا "همه چیز تمام" هستند. گاهی تعداد بازدید از این گونه پست‌ها میلیونی می‌شود و کامنت‌ها و نظرات افراد نیز نشان می‌دهد که به این موضوع علاقه و حتی عمیقا باور دارند.

بعضی از افراد برای انجام هر کاری به طالع‌بینی‌ها مراجعه می‌کنند تا نظر آنها را بدانند. برای انخاب دوست، وارد شدن به رابطه، ازدواج و .... بعضی‌ها تا حدی به تاثیرات ماه تولد بر ویژگی‌های فردی و شخصیتی اعتقاد دارند که برای بارداری خود طوری برنامه‌ریزی می‌کنند که فرزندشان در فلان ماه سال متولد نشود یا حتما در فلان ماه سال به دنیا بیاید.

اما آیا تاثیر ماه تولد بر شخصیت افراد مبنای علمی دارد یا خرافه‌ای بیش نیست؟ چرا بسیاری از افراد تحصیلکرده نیز مجذوب این موضوع هستند و آن را مبنای تصمیم‌گیری‌های مهم خود قرار می‌دهند؟ اگر این موضوع خرافه است، چرا کتاب‌های زیادی به زبان‌های مختلف درباره آن نوشته شده است؛ کتاب‌هایی بسیار پرفروش که طرفداران و هواخواهان زیادی دارند.

ماه تولد و شخصیت‌شناسی با هم ارتباط دارند؟

 در این رابطه با دکتر مریم حجازی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان می‌گوید: هنوز سند، پشتوانه علمی و شواهدی برای تاثیر ماه تولد بر شخصیت افراد وجود ندارد. از این اعتقادات زیاد رایج است؛ مثل این که گفته می‌شود چیدمان خانه ازجمله عناصر خاص یا رنگ‌های خاص روی اتفاقاتی که برای ما رخ می‌دهد، تاثیر دارد. این گونه موضوعات یک سری طرفدار پر و پا قرص دارد که برایش هزینه زیادی هم می‌کنند. در حالی که ما در روانشناسی دنبال مستنداتی هستیم که بتوان آن را آزمایش کرد و پس از آزمایش بتوان با عنوان متغیر، تاثیرش را دید.

دکتر حجازی می‌گوید: خیلی‌ها در حالی بر تاثیر ماه تولد بر ویژگی‌های فردی و شخصیتی افراد اصرار دارند که افراد در خانواده‌های مختلف تربیت می‌شوند و رشد می‌کنند؛ تربیت‌ها، امکانات رفاهی و سطح و وضعیت اجتماعی و فرهنگی هر خانواده با خانواده دیگر فرق می‌کند. اگر ما بتوانیم همه این متغیر‌ها را حذف کنیم و همه در شرایط یکسان تحت تاثیر ماه تولد، ویژگی‌های یکسانی را از خود بروز بدهند، آن وقت می‌توانیم بگوییم فرد تحت تاثیر این متغیر (متغیر تاثیر ماه تولد) هست.

وجود خصوصیات مشترک در افراد متولد یک ماه!

این روانپزشک موضوع را بازتر می‌کند و توضیح می‌دهد: انسان مجموعه‌ای از رفتار‌ها است و یک سری از رفتار‌ها ممکن است در افراد مشترک باشد. مثلا شما می‌توانید در ۵ فرد متولد ماه تیر یا مرداد یا هر ماه دیگری، خصوصیات مشترکی پیدا کنید. چرا؟ چون شما دنبال نقطه اشتراک در آنها می‌گردید و بالاخره آنها را پیدا می‌کنید.

دکتر حجازی می‌گوید: به نظرم چیزی را که خارج از اراده ما باشد، نباید جدی بگیریم و به آن بها دهیم. تمرکز روی ماه تولد خود و دیگران چه تاثیری دارد جز این که از ما سلب مسئولیت می‌کند یا باعث می‌شود دیگران را قضاوت بد کنیم، یا موجب شود که تصور خیلی از افراد را درباره متولدین یک سری از ماه‌ها خراب کنیم؟

چرا طالع‌بینی برای مردم جذابیت دارد؟

اما چرا افراد زیادی به موضوع طالع‌بینی و تاثیرات ماه تولد علاقه زیادی نشان می‌دهند و حتی با این محک، دیگران را مورد قضاوت قرار می‌دهند، آنها را برای دوستی انتخاب، یا آنها را از دایره دوستان خود حذف می‌کنند؟

دکتر حجازی در این خصوص می‌گوید: ما اگر بخواهیم در یک جمعیت نمونه‌گیری انجام دهیم، در یک جامعه معمولی و نرمال حدود ۵۰ درصد افراد - در معیار‌های مختلف - در سطح متوسط قرار می‌گیرند. از این ۵۰ درصد، بیش از ۲۰ درصد افراد، متوسطِ رو به بالا و بیش از ۲۰ درصد متوسط رو به پایین هستند. درواقع فقط افراد متوسط جامعه هستند که دنبال موضوعاتی می‌روند که جذابیت عمومی یا حالت سرگرمی دارد. وگرنه تعدادشان خیلی هم زیاد نیست.

دروغ و برچسب زنی به متولدین برخی ماه‌ها

این روانپزشک ادامه می‌دهد: نکته مهم بعدی این است که در جامعه ما هیجان و احساس خیلی پررنگ‌تر از تفکر شده است. یعنی مبنای تصمیم‌گیری و عمل خیلی‌ها احساس است. همین و بس؛ و نتیجه این می‌شود که فرد به جای یادگیری مهارت‌های رابطه یا مهارت‌های قبل از ازدواج، برای شناخت شریک عاطفی خود از کتاب‌های طالع‌بینی کمک می‌گیرد و بر اساس آن تصمیم می‌گیرد که با او در رابطه بماند یا نه؟ با او ازدواج بکند یا نه؟ وقتی هم با او به جایی نمی‌رسد یا به اختلاف می‌خورد، ماه تولد او را به سخره می‌گیرد و به طرف مقابل خود برچسب می‌زند و رابطه را با او تمام می‌کند.

دکتر حجازی تاکید دارد که برای داشتن رابطه درست و سالم یا ازدواج موفق، ابتدا باید خودمان مورد مناسب باشیم، معیار‌های ما نباید سطحی و موقت باشد، معیار‌ها باید اصیل و ماندگار باشند. مثلا خیلی‌ها به جای این که ببینند در بحران‌های مالی بعد از ازدواج و اختلافات زناشویی تاب‌آوری دارند یا نه، روی معیار‌های سطحی و دم دستی تمرکز می‌کنند. مثلا می‌رود سرچ می‌کند ببیند آیا طالع فرد متولد آبان و بهمن به هم می‌خورد یا نه. یعنی واقعا ملاک انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌هایشان همین اندازه سطحی است؛ و خب طبیعی است که بعد از چند ماه اختلافات زیادی با هم پیدا کنند. بعد از کات کردن رابطه هم به بقیه هم می‌گویند با متولدین فلان ماه وارد رابطه نشوید، چون آنها سمی هستند!

به سلامت روان خود اهمیت دهیم

ممکن است ماه تولد در ویژگی‌های افراد تاثیر داشته باشد و ما نمی‌گوییم میزانش صفر است، اما بسیار کمرنگ است و، چون از اراده و کنترل انسان خارج است، منطقی نیست که آن را در زندگی تبدیل به ملاک و الگو کنیم. این را دکتر حجازی می‌گوید و تاکید می‌کند: درضمن اگر من به عنوان انسان، خودم را موجودی آزاد بدانم، منصفانه نیست که سعادتم را تحت تاثیر چیزی بدانم که خارج از انتخاب من است.

این روانپزشک می‌گوید: یک سری افراد می‌گویند "پس با این اوصاف، مواردی مثل افسردگی پاییزی و زمستانی و سندروم پیش از قاعدگی هم از کنترل ما خارج است. "، اما من می‌گویم اتفاقا شاید بروز آنها در کنترل ما نباشد، اما حل و اصلاح و کنترل آنها در دستان خودمان است. مثلا علائم سندروم پیش از قاعدگی (pms) را می‌توان با تغذیه مناسب و انجام برخی تکنیک‌ها مدیریت کرد.

دکتر حجازی می‌گوید: ما انسان هستیم و باید بدانیم و بپذیریم که محدودیت‌های زیادی داریم. مثلا فقط ۲۴ ساعت زمان داریم و در این ۲۴ ساعت به استراحت هم نیاز داریم. یا مثلا نمی‌توانیم بار ۱۰۰ کیلویی را بلند کنیم. اما یک چیز‌هایی در حیطه کنترل ما است و نمی‌توانیم از خودمان سلب مسئولیت کنیم و هر طور دل‌مان خواست با بقیه رفتار کنیم. ماه تولد در اختیار ما نیست، اما بقیه‌اش که در کنترل ما است. درست است که من به وسطه ماه تولدم یک خلق و خویی دارم. مثلا شدت عصبانیتم بالا است، اما من نمی‌توانم مسئولیت‌پذیر نباشم و بگویم خب این تاثیر ماه تولد من است.

این روانپزشک می‌گوید: گروه‌هایی هستند که تاثیر ماه تولد را تایید می‌کنند، نظریه‌هایی هم وجود دارد، کتاب‌های زیادی هم درباره‌اش نوشته شده، اما این طور نیست که فرد بی‌اختیار باشد. اگر خود را بی‌اختیار بدانیم، برای تامین و ارتقای سلامت روان خود هم اقدامی انجام نمی‌دهیم.

منبع: همشهری آنلاین

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • اتفاقی که باعث شد مورایس مسلمان شود
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • بهره‌مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات مشاوره بهزیستی مازندران
  • جزئیات یک تصمیم پرسروصدا؛ ژوزه مورایس چگونه مسلمان شد؟
  • ۲۳ درصد پرونده های مشاوره طلاق در مازندران منجر به ساز شد
  • تصمیم بزرگ: مورایس چگونه مسلمان شد
  • کاهش سرقت درچناران با جمع آوری معتادان متجاهر
  • سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
  • مد جدیدی به نام طالع بینی؛ با متولدین این ماه وارد رابطه نشوید!